۱۳۹۷۰۱۰۳/۱
موضوع: ادامه تحصیل در آموزش عالی
—-
بیاین با خودمون عهد ببندیم که:
❗️تو مقطع کارشناسی رشتهای بخونیم که به درد و کار زندگیمون بخوره
❗️تو مقطع ارشد رشتهای بخونیم که هم اون به درد ما بخوره هم ما به درد اون
❗️تو مقطع دکترا هم رشتهای بخونیم که ما به دردش بخوریم. اونم در سطح جهانی!
اگر چنین رشتهای هم پیدا نشد حتما یا درست خودمون رو نمیشناسیم یا درست رشتههای موجود رو نمیشناسیم یا که هنوز رشتهی مناسب برای ما تو اون مقطع توی کشور وجود نداره
اما؛
❗️شاید اصلا نباید دیگه وارد مقطع بعدی بشیم.
❗️شاید تا همون جا که تحصیل کردیم کافیمون بوده و از این جا به بعد باید جای دیگهای غیر از دانشگاه و آموزش عالی دنبال کسب علم و افزودن علم باشیم!
❗️شاید ما یه آدم آکادمیک نیستیم.
❌ بیایید منابع رو حروم تحصیل نامناسب نکنیم!
پولمون رو، وقتمون رو، امکانات موجود رو
این باورها رو هم بریزیم دور که:
⛔️همه ارشد و دکترا میخونن پس منم باید بخونم
⛔️همه مهندسی میخونن منم باید مهندسی بخونم
⛔️ من تو کارشناسی فلان رشته رو خوندم تو ارشد هم باید همونو بخونم
خیلی چیزا سر جاش نیست تو کشور ما ولی خودمون که میتونیم طبق اصول عمل کنیم!
تحصیل باید بازدهی داشته باشه!
تحصیل شما باید باعث بشه که بتونین تو زمینهای که تحصیل کردین فعالیت کنین
حالا یا فعالیت کاربردی (در مورد رشتههای مهندسی به صورت صنعتی) یا فعالیت پژوهشی
پس اگر یک مقطع رو توی یک رشته گذروندین ولی هنوز نه موفق شدین فعالیت عملی داشته باشین نه تحقیقاتی، بدونین یه جای کار اشتباهه. مگر بعضی رشتههای خاص که واقعا ظرفیت شغلی کمی توی مملکت داره که البته باید قبل این که وارد اون رشته بشین فکرش رو میکردین! حالا که واردش شدین شاید لازم باشه کارآفرینی کنین یا از این کشور برید و جای دیگه تو رشتهتون مشغول کار بشین. ولی اگر دیدین که تصمیم بر این شد که تو یه زمینهی دیگه فعالیت کنین معلوم میشه که اون رشته بهدردتون نمیخورده و شما منابع رو هدر دادین!
تحصیل در مقطع آموزش عالی باید پشتوانهی صنعتی و تحقیقاتی داشته باشه! اگر رشتهای ظرفیت لازم رو نداشته باشه تو کشور اصولا نباید ارائه بشه یا باید خیلی محدود براش دانشجو گرفته بشه. حالا این قسمت قضیه مربوط به دولته. ولی خود دانشجو خصوصا دانشجوی تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) هم باید به این نکته توجه کنه که اگه وارد این مقطع شده قراره بره به سمت مطالعهی آکادمیک بیشتر، به منظور بهبود آنچه که در حال حاضر داره به کار بسته میشه.
مثلا در رشتهی مهندسی کامپیوتر به این صورته که در صنعت متوجه محدودیتی در تکنولوژی میشن که از پیشرفت بیشتر و پاسخگویی به نیاز بازار جلوگیری میکنه و باید حل بشه. فرض کنید در شبکه چنین موضوعی مطرح میشه. این محدودیت به دانشگاهها ارجاع داده میشه و میشه موضوع تحقیقاتی و تز یک دانشجو که زیر نظر تعدادی استاد و دانشجوی دیگه موضوع رو تلاش میکنه که حل کنه و نهایتا وقتی موفق شد، پایاننامهی اون دانشجو صنعت رو دگرگون خواهد کرد!
به کشور خودمون نگاه نکنید که دانشگاه تقریبا هیچ ارتباطی با صنعت نداره همه هم دکترای مهندسی دارن! پایاننامهها همه رفع تکلیفی شده. مثل اون ۲۰ ۲۰ ۲۰ ۲۰ گرفتن بچههای مدرسهای.
حالا شما حساب کنین با خودتون. اگر توی رشتهتون کار واقعی نکرده باشین و به امید بهتر شدن اوضاعتون و این که خودتون رو بتونین پیدا کنین یا یه فرصتی بالاخره شانستون بزنه براتون به وجود بیاد وارد مقاطع بالاتر بشین تو اون رشته، واقعا به درد این میخورین که چیزی رو بهبود ببخشین و پایاننامهتون چیزی رو دگرگون کنه؟
خب اگه نتونین چیزی رو دگرگون کنین به چه دردی میخوره اون ادامه تحصیل؟ وقتی حرف جدیدی نداشته باشین تو اون رشته بزنین به چه دردی خوردین؟
‼️دوستانی که قصد ادامه تحصیل در کشورهای خارجی رو دارن دقت کنن. ادامه تحصیل یعنی این چیزی که بالا گفتم! یعنی نوآوری. پس اگه خودتون رو در این حد نمیبینین نباید اصلا سمتش برید و الکی رویاپردازی کنید. اگر هم رفتین جایی مشغول تحصیل شدین که این جوری نبود باید بگم که باز هم منابع رو حروم کردین. همین دانشگاه آزاد خودمون هم همون کار رو براتون میکنه 😂. تازه شاید از خیلی لحاظها بهصرفهتر باشه
بعضیها هم بلانسبت اساتید عزیزم کار صنعتی گیرشون نمیاد فقط درس میخونن و نمره میارن و مقاله دادنم که این روزا خیلی سخت نیست. خلاصه یه رزومهی پژوهشی برای خوشون درست میکنن و میشن مدرس دانشگاه.
دیگه خودتون حساب کنین که چنین آدمی عجب دانشجوهایی رو تربیت میکنه. چه منابع انسانیای رو به کشور اضافه میکنه!
بعضی رشتهها هم هست که به لطف دانشگاه آزاد آمار دانشآموختههاش از کنترل خارج شده. چرا که ظرفیت خیلی خیلی کمی داره برای کار صنعتی و در بهترین حالت بیشترین بازار کارش بازار کار تعمیرات و نصب و فروشه که واقعا نیازی به تحصیلات در سطح کارشناسی و بالاتر نداره و خودمون هم تولیدات صنعتی زیادی در اون زمینهها نداریم.
دیگه اشاره نمیکنم کدوم رشتهها. نمیخوام به کسی بر بخوره..
بعضی از رشتهها هم اسمشون قشنگه میرن سمتش آخرشم سر از کار آزاد در میارن
بحث کش دادن تحصیل برای فرار از خدمت وظیفهی عمومی هم که بحثش جداست این جا راجع بهش صحبت نمیکنیم
راستش بیشتر روی صحبتم با خانمهاست چون آقایون بالاخره یه جوری راه خودشون رو در نهایت باز میکنن. حالا شاید به اون جایی که استعدادش رو داشتن نرسن ولی گزینهی خانهدار شدن رو انتخاب نمیکنن. ولی متاسفانه خیلی از خانمها بعد از تعداد محدودی تلاش ناموفق در ورود به بازار کار تصمیم میگیرن خانهدار بشن. واقعا حقشون این نیست.
اگر این متن رو دوست داشتین منتشرش کنین
اگر نکتهای رو دوست دارین بهش اضافه کنین نظراتتون رو برام بفرستین
خودمم باورم نمیشه همین جوری یهویی این همه نوشتم